تلویزیونی

 سلام 

رهامم، نمی دونی چقدر شیرین شدی. دیوونم می کنی نفسم. خیلی به من وابسته شدی. حسابی باهات حال می کنم. خدا رو به خاطر این سعادت شاکرم. 

دیروز نتونستم به اینترنت وصل بشم و بگم که شب قبلش سه قدم تونستی برداری. دیروز ناهار خونه خاله سیمین بودیم. چه عشقی می کردی با خاله و دختر خاله هات. حسابی بازی کردی عکساشو دفعه بعد میارم. 

شبش هم رفتیم خونه بابابزرگ حسابی با کارهات خوشحالشون کردی. شب هم بردیمت حموم، showersmile.gif : 41 par 51 pixels.چه حمومی، خیلی لذت بردی.  

راستی تا یادم نرفته، پیشرفتت تو یاد گرفتن کلمات خیلی خوبه. قربون اون عقاب گفتنت. هر کلمه ای که می شنوی ادا می کنی. وقتی چیزی از دستت میوفته می گی انداخت. 

جدیدا عمو امین و عمو احسان دارن تو یادگیریهات بدجنسی می کنن.یعنی دارن صدای مورچه و سوسک و عقاب و.... رو با صدای هیولا یا هاپو بهت یاد میدن. 

تو این عکسا چشمت رو از صفحه تلویزیون برنمی داری.

 

 

 

rohham

رهامم

                                                  

 

اولین قدم

سلام 

مژده                مژده 

رهامم تمرین ایستادن می کنه. 

تا ۳۰- ۴۰ که می شمرم همچنان ایستاده است. 

دیروز در همین حین با ناباوری شاهد اولین قدمش بودم. 

پس ثبت می کنیم ۰۹/۱۱/۸۸ اولین قدم رو برداشتی. 

می بوسمت نفسم.  

این چهره بزرگانه هم دست هنر عمو احمد که موهاتو کوتاه کرده.

 

 تو این عکس داری با فاطمه بازی می کنی.

 

 این دو عکس شکار لحظه ها بود از شب یلدا خونه مامانیت. همه دور هم جمع شدیم و شاهد شمع فوت کردنت بودیم.

  

 

 

راستی نیکان گلم دچار بیماری شده. مامان و بابای گلشم خیلی نگرانند. از صمیم قلب واسه نیکان نفسم آرزوی سلامتی دارم. این روزهای بیماری رو خودم و رهامم دیدیم خیلی سخته. 

امیدوارم هیچ کودکی مریض نشه. صبور باش عزیزم. مطمئنم به زودی نیکان گلم با قدرت این بیماری رو از خودش دور خواهد کرد.