پا به دو سالگی

 سلام 

  می دونم همتون خیلی خوب خوابیدین. اما من!!  

دیشب هم مثل پریشب رهاموک (به قول عمو محمود) منو بیدار داشت. حالا دیروز هر چند خواب موندم ساعت ۹ رسیدم اداره اما امروز چطوری جبران کنم. 

تلقین بهترین راه چاره است: اصلا خوابم نمیاد.

  

 

 تو این عکس نفسی داره سفارشی سینه می زنه.

 

اینهم از یکسالگی رهام، حالا باید روزها و لحظه ها رو بشمرم بشمرم تا دو ساله بشه. غافل از گذر عمر خودم... 

نفس

 

 

 

واکسن زدیم

سلام 

از بهداشت میام. 

وزن ۸.۸۰۰ کیلو گرم 

دور سر ۴۶ سانتی متر 

واکسن رو نمی زدن. گفتن باید شنبه ها بیاین واسه واکسن یه سالگی. 

خلاصه هنوز خانومه داشته اصرار می کرد که امکان نداره، برین هفته دیگه بیاین. که یهو مسعود جان اومد گفت: خانوم تشریف بیارین واسه واکسن بچه. 

جووووووووون. پوز خانومه خورد. حال کردم. 

واکسنش رو زدیم و چند جیغ بنفش. تمام. 

گذاشتمش خونه مامانیش و اومدم اداره.