عشقم رهام

 سلام سلام  

رهام

ببخشید تو این مدت اسباب کشی داشتیم واسه همین سیستمم اینترنت نداشت. (اسباب کشی تو اداره بود، خونه که فرصتی واسه پشت سیستم نشستن ندارم). 

ای کاش این روزها همتون کنارم بودید و شاهد راه رفتن های رهام بودید. نفسم بند میاد وقتی اونجور فرفره ای پشت کامیونش رو می گیره و بدو بدو از این ور به اون ور می ره. 

خیلی تماشاییه. عکس کم دارم. چون این لحظات رو فقط فیلم می گیرم. حسابی بهم وابسته شده. شوخی کردن هم یاد گرفته، دست راستشو میاره بالا یهو می گه پــــــــــــِـــخ!!! 

با هو هو کردنش مثلا آدمو می ترسونه. لغت ها رو خیلی واضح می گه. خیلی خوب به حرفامون گوش می ده و می فهمه چی می گیم. 

وای از فیلم دیدنش، جادو می شه شدید. یعنی خودتو بکشی از صفحه تلویزیون چشم برنمی داره. 

خلاصه این روزا جای همتون خالیه. 

و اما کشف جدیدم:  

رهام جان روی پای راستش یه خال رویت شده. من تا حالا ندیدم یه بچه تو این سن اینقدر خال داشته باشه. یکی هم که باید تا حالا تو عکساش متوجه شده باشین روی سرش سمت راست داره.

  رهام 

 گوشه ای از کنجکاویهاش!؟!؟

roham

 

 تو این عکس رهام جان داره موهای سر گربه شو می خوره.

 

 امیدوارم مثل دایی هات ورزشکار بشی.

 

عکس زیاد دارم ولی همه رو نمی زارم. یه چندتاش بمونه واسه بعد تا جلوتون کم نیارم. 

اوه اوه داشت یادم می رفت دیشب رهام واسه اولین بار خودکار و کاغذ رو با هم دید و یه خط کشید. متاسفانه نه مداد رنگی داشتم نه یه کاغذ درست حسابی. در اولین فرصت باید واسش تهیه کنم.  

خوشحالم، خیلی خوشحالم. خدا رو شکر.  داخل پرانتز بگم که یه نامه گنده با چهار پنج تا جدولش تو اسباب کشی گم کردم . توبیخی تو راهه، مگه ادا موشا رو در بیارم.  مظلوم بشم.

نظرات 9 + ارسال نظر
بیدل سه‌شنبه 6 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 11:37 ق.ظ http://www.sonnat.blogsky.com

آخیش. بالاخره بعد چن وقت چشامون به جمال شازده روشن شد. موفق باشید.

بابا اول!!!!

سلام منم مسعود سه‌شنبه 6 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 12:51 ب.ظ

سلام پسر گلم
امیدوارم همیشه پاینده و سربلند باشی

زهرای برف و بارون سه‌شنبه 6 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 01:34 ب.ظ

سلام خوشگل موشم
ایشالا که خدا تو رو واسه بابا و مامانت نگه داره.

خانم خانما ایشالا که شما و همسرت پاینده باشید و روز به روز بالندگی و رشد رهامتون رو ببینید.

سربلند و شاد و سالم باشید همیشه و همه جا.

بوووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووس

PAT سه‌شنبه 6 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 01:55 ب.ظ http://khaterat.blogsky.com

سلام...
عکسای خیلی جالبی بود

یک زن سه‌شنبه 6 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 02:11 ب.ظ

۵ ماهه که شاهد بزرگ شدنش هستم....و تغییرات چهره اش برام خیلی محسوسه.....الهی زیر سایه ی مادر و پدر عزیزش بزرگ بشه.

مامان طاها سه‌شنبه 6 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 04:52 ب.ظ http://http://www.tahakochkolo.blogfa.com

سلام خدا قوت. عزیزم. لباشو ببوس. اینشاالله بیشتر آپ کنیدو عکسم بیشتر بزارین

cle mahmoudَun سه‌شنبه 6 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 09:13 ب.ظ

salam amoooo jonnnnnnnnnnn,

wow ke man cheghad in tole sagoooooooooo miss kardam. boossssssss amo ishala ta sale dige

من عذر می خوام.

مامان عیسی چهارشنبه 7 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 09:04 ق.ظ

سلام
الهی من قربون خودش و راه رفتنش برم پس حسابی رهام از عیسی جلوتره
از دست این کنجکاویهاشون

آروین و مامانی چهارشنبه 7 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 02:01 ب.ظ

رهام جان خاله قربونت بره فقط با اون کنجکاویت
عزیزم چه با مزه خال داره

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد