سلام دوستان

سلام  

سلام به همه دوستای رهامم  

ببخشید که یه مدت غیبت داشتم. هم تو خونه سرم شلوغ بود هم محل کارم. 

البته یه حمله سرماخوردگی منو و مسعود و رامک جون رو دچار کرد ولی خب کانون حمله من بودم که با دو تا ۱.۲۰۰.۰۰۰ رفع شد. 

در حال حاضر همه خوبیم فقط این رامک بینیش هنوز برق می زنه. (دکتر گفت چیزی نیست) 

 

این عکس رهام قبل از افطاری ۱۹ ام رمضونه. 

اگه دوست داشتین چند تا عکس در ادامه گذاشتم ببینید...

پسر ِ دیگه! می خواد مامانشو ببر خونه خاله جونش.

 

تو این عکس رهام در لباس کوچیکیهای پدرشه. خداییش این لباس خیلی بدرد خورد. هوا یهویی سرد شد منم لباس گرم سایزش نداشتم.

 

الهی قربون اون چشمای خواب آلودت برم من. این عکس رو بابا رامک، اول صبحی در حالی که مامانش هنوز خوابه ازش گرفته. رهام داره برنامه مورد علاقه اش رو از تلویزیون می بینه. (ترانه های کودکانه نسرین) 

 

این رو هم واسه ناهید جون مامان آینده که خواسته بود کمد و تخت رهام رو ببینه گذاشتم.

نظرات 3 + ارسال نظر
سعید یکشنبه 22 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 11:52 ق.ظ http://www.asremovafaghiyat.blogsky.com

سلام مامان رهام جان. مرسی از حضور گرمت.
شرمنده دیر اومدم. خدا بد نده. الان حالتون چطوره؟
حتما ارشدت رو ادامه بده و خوب بخون چون خیلی سخته.
قدرتمند و پیروز باشی.

ممنونم سعید جان

کوروش یکشنبه 22 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 01:08 ب.ظ

سلام. فقط می گم ماشالا هزارماشالا. فقط یه دست خط تایپی از این وروجک هم بذارید وبش کامل میشه!!!!!!

ممنون که سر زدی

زهرا یکشنبه 22 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 01:42 ب.ظ

سلام رهام گلم
خوبی خاله؟ عسیس دلم مواظب خودت باش که اینقدر مریض نشی. از دست مامانت که مواظبت نیست!!!! سربلند و شاد باشی نانازی.

زهرااااااااااااااااااااا !!!!!!!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد