این پست تقدیم به عمو محمود

سلام محمود جان (عموی رهام که ازش دور ِ)

این دفعه اومدم فقط واسه تو عکس بزارم راستش خیلی سختِ هر روز آپدیت کنم. 

 

تو این عکس پاهای رهام رو ببین (پر از خاک)، نمی دونی چه لذتی می بره وقتی روی موزاییکها با سرعت نور می چرخه! 

نیگاش کن خدا نکنه جایی آب ببینه  همچین می چسبه که جدا کردنش با کلی حیله و کلک همراست.  

 

این عکس مال امروز صبحشه، بعد از ۸ ساعت خواب. 

رهام: خب دیگه عمو جون باید برم، سفارش دیگه ای داشتی لب تر کن! السّاعه حاضر می شم.  

 

فعلاْ بای

نظرات 3 + ارسال نظر
مجید سه‌شنبه 3 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 10:10 ق.ظ http://majidzahra.blogsky.com

خیلی خوشحالم که کوچولوی بامزه ی و با نمکی دارید . الهی که هزار سال زنده باشید و سایه شما بالا سر رهام کوچولوی امروز . اخ که من دلم اب می شه واسه یه بچه اینجوری . از طرف من بوسش کنید و بهش بگید الهی که قربونت بشم من .

سلام آقا مجید
خوشحال شدم که به وبلاگ پسرم اومدی. به زهرای قشنگت سلام منو برسون. واسه هر دوتون بهترین آرزوها رو دارم.

زهرا سه‌شنبه 3 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 12:59 ب.ظ

سلام. مرسی از حضورتون تو وبلاگم. من زهرای مجید هستم. امیدوارم که خداوند شما و پسر گلتون و خانواده تون رو در پناه دستای مهربونش حفظ کنه. شما رو لینک میکنم تا بتونم همیشه گل پسرتونو ببینم.

ممنون زهرا جووون

MAHMOODI سه‌شنبه 3 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 04:23 ب.ظ

salam roham kocholo va saideh jan,

merci , ajab eftekahri dadain be amoo mahmoud emroz koli ax azash gozashti. inke roham be abbazi alaghe dare kheyli khobe, bozorgatr shod ebbarinesh swimming pool,.
khob man alan daram axasho mibinam koli bamaze va sweet hstesh.

shad bashin. dosdareton, amoo mahmoud,25th august, London

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد