رهام پیشرفت می کند!

سلام  

وقت خوش!  

رهام دیگه در اوج شیرین کاریش به سر می بره. قــِر کمرش، دست زدناش، سَر سَر کردنش و.... 

البته پیش بینی می شه که به زودی اینقد فضول بشه که دیگه کسی به کاراش نخنده  .  

فکر کنم هر وقت برم دنبالش گوشش به یه جای خونه بابابزرگش میخ زده باشن . راستی نمی دونم کجایه کارمون اشتباه بوده که بچّم وقتی می خواد دست بزنه به پشت دستش می زنه  حسابی آبروی ما رو برده .  ولی می میرم واسه قــِر کمرش  خداا موش کوچولوی من. 

  

اینم قیافه رامک وقتی به دَف زدن نیگا می کنه.

این هم رهام نفس غرق تماشای آب نما

 

 

رهام لالا

 

یه یادآوری: وقتی قرار باشد نظرمان را درباره کسی دگرگون کنیم٬ آزاری را که به ما رسانده گران به پایش مینویسیم. (نیچه)

نظرات 4 + ارسال نظر
مریم یکشنبه 1 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 11:21 ق.ظ

به رهام علاقه مند شدم .راستی از حرف زدناش بگو

ممنون عزیزم

فرزانه یکشنبه 1 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 11:51 ق.ظ

سلام پسر عمه جوووون
چه وبلاگ قشنگی داری
بازم بهت سر می زنم
فعلاً بای

سلام فرزانه جووووووووونم
خوبی عمه!
لطف کردی به وبلاگ رهامی اومدی.

محمود یکشنبه 1 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 05:33 ب.ظ

salam saideh khanom va roham jan,

khobin? ajab bloge ghashngi , koli az axaye rohio didam ajab bamazeiye ha.
axe manam behesh neshon bedin faramousham nakone amoo mahmoudo.
moragheb khodeton bashin,
be in kare ghashng edame bede va benvis hamishe inja.

shad bashin, amoo mahmoud

سلام محمودی
بابا دلمون واست تنگ شده. نمی دونم چرا یادداشت قبلیت نموند.
فقط منتظر لحظه ای هستم که برگردی با این وروجک رو در رو بشی.
مراقب خودت باش.

بابای رهام چهارشنبه 4 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 09:38 ق.ظ

سلام خانمی
به به
خوب سلیقه ای داری
امان از دست این وروجک ناز دوست داشتنی
بازم لازم می دونم ازت تشکر کنم واسه اینهمه از خودگذشتگی
در امان خداوند

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد