بَ...ق

سلام دوستان 

نمی دونین تو این مدت چه غصه ای خوردم. اَمان از وسواس . بچه نازنین این آزمایش اون آزمایش. نتیجــــــــــه: موردی نیست حالش خوبه. هـِـــــــی روزگار!!!

و امّا حکایت عنوان این یادداشت از این قراره که رهام جوووون اوّلین چیزی رو که با اسمش یاد گرفته  اعلام کرد اونم برق. مدام نگاهش به بالاست تا یه نوری ببینه و بگه بَ..ق. 

تازه وقتی واسش نی نای نای و دست دستی می خونم تو هر حالی که باشه می زنه زیر خنده(قربونه اون دهن بی دندونت برم) و تپ تپ می زنه رویه پاهاش. 

 

ادامه مطلب ...

پهلوون مامان

سلام 

الان از پیش رهامم میام با مامان بزرگش رفته بود آزمایش خون. می گفتن خانومی که ازش خون گرفته کارش خیلی خووووب بود. تا رفتم پیش رهام تو بغلم گرفت خوابید.  

 

نمی دونید چقدر خوشحال شدم که اذیت نشده. 

حالا منتظر جواب آزمایشش هستم، می دونم که سربلند می شه.  

یه یادآوری: برای اداره کردن خودت از سرت استفاده کن و برای اداره کردن دیگران از قلبت.

حالم بدِ

سلام 

امروز خیلی حالم گرفته است  دیشب دوباره  رهام رو بردیم دکتر، این دفعه یه دکتر جدید. 

بهش گفتیم که رشد وزنیش کمه اونم تأیید کرد. گفت رشد تکاملیش خوبه امّا با توجه به وزن زمان تولدش در حال حاضر زیر منحنی سلامتشه

واسش یه سری کامل آزمایشات نوشت. یه آزمایش خون هم داره ُ، خداااااااااااااااااااااااااااااا.....  

 

هر چی پیش باباش خواهش کردم که نبردش قبول نکرد بهش گفتم تغذیه اشو بهتر می کنم اگه تپل نشد اونوقت ببرش، بازم گفت نه، اونم حق داره. 

حالا قراره با مامان بزرگش بره آزمایش بده. متأسفانه هر چی بیشتر از این داروها و مواد شیمیایی بدم میاد برعکس بچه ام حسابی داره دکتری می شه. دیگه هیچ کس رو دوست ندارم هیچ کس...   

ادامه مطلب ...