دیشب زیر بارون فقط راه رفتم...بارون که نه زیر دوش بودم.......لباسم خیس خیس شده بود ...از موها و مژه هام آب میچکید...شلوارم از خیسی مثل شلاق میخورد به تنم....فکر کنم چند کیلو آب به وزنم اضافه شده بود....همه فرار کرده بودن و فقط گه گاه ماشینی عبور میکرد....اما من مثل تشنه ای که به آب رسیده باشه خودم رو از لطافت و مهربونی بارون سیراب کردم.... در عجبم چرا ما از این زیبایی ها گریزانیم.....و بعضا به نازیبایی ها پناه میبریم و از اونها لذت میبریم.... دنبال این جوابم که آیا من اشتباه میکنم....؟ مرسی بابت این همه تاییدت....یه حیرت دیگه دارم....این که چرا هیچ زنی پا تو وبلاگم نمیذاره(جز تو و مرضیه) آیا من اینقدر غیر قابل تحمل هستم برای یک زن؟ یا قابل تحمل هستم برای یک مرد؟ علامت سوال بزرگی روبرومه....؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ------------------------------------------------------- سلام مامان رهام..خوبی؟رهام من چطوره؟میبوسم جفتتون رو. متن بالا جوابی بود که برای نطرت تو وبلاگم نوشتم...گفتم اینجا هم برات بذارم تا بخونی. مرسی که بهم سر میزنی زن مهربون......
فرشاد
چهارشنبه 13 آبانماه سال 1388 ساعت 10:39 ب.ظ
درود من و رهام کوچولو اخر هفته را تنهاییم مامان ماموریته,و کلی با هم حال میکنیم.... یه سری کتاب در ارتباط با رنگها و تمرکز بچه هاست با اشکال مختلف حتما با رهام جون کار کن (شیوه های تقویت هوش فرزتدان )انتشارات با فرزندان کتاب مقوایی با رگهای تند و اشکال حیوانات بده بهش ..... زود نشوندیش سر سجاده !!! موفق باشی
نه بابا کنترل تلویزیون دستش بود به مامان بزرگش نیگاه می کرد منم عکس رو دستکاری کردم شد این. وسایل آموزشی واسش گرفتم.
سلام مامان رهام زیبا خوبی؟ ماشاءالله به عروسک قشگت.
راستش من به آرش اوائل قطره میدادم و سعی میکردم از روی دندونهاش پاک کنم ولی بعد از یک هفته مرواریدهاش شروع به سیاه شدن کرد. من هم خیلی کار بدی کردم و بهش آن را ندادم فقط مینادکس بهش میدادم که قطره آهن هم داره ولی دندان را سیاه نمیکنه. :"(
امیدوارم خداوند تو پناه دستاش رهام و خانواده شو حفظ کنه. سربلند و شاد باشید.
دیشب زیر بارون فقط راه رفتم...بارون که نه زیر دوش بودم.......لباسم خیس خیس شده بود ...از موها و مژه هام آب میچکید...شلوارم از خیسی مثل شلاق میخورد به تنم....فکر کنم چند کیلو آب به وزنم اضافه شده بود....همه فرار کرده بودن و فقط گه گاه ماشینی عبور میکرد....اما من مثل تشنه ای که به آب رسیده باشه خودم رو از لطافت و مهربونی بارون سیراب کردم....
در عجبم چرا ما از این زیبایی ها گریزانیم.....و بعضا به نازیبایی ها پناه میبریم و از اونها لذت میبریم....
دنبال این جوابم که آیا من اشتباه میکنم....؟
مرسی بابت این همه تاییدت....یه حیرت دیگه دارم....این که چرا هیچ زنی پا تو وبلاگم نمیذاره(جز تو و مرضیه)
آیا من اینقدر غیر قابل تحمل هستم برای یک زن؟
یا قابل تحمل هستم برای یک مرد؟
علامت سوال بزرگی روبرومه....؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
-------------------------------------------------------
سلام مامان رهام..خوبی؟رهام من چطوره؟میبوسم جفتتون رو.
متن بالا جوابی بود که برای نطرت تو وبلاگم نوشتم...گفتم اینجا هم برات بذارم تا بخونی.
مرسی که بهم سر میزنی زن مهربون......
درود
من و رهام کوچولو اخر هفته را تنهاییم مامان ماموریته,و کلی با هم حال میکنیم....
یه سری کتاب در ارتباط با رنگها و تمرکز بچه هاست با اشکال مختلف حتما با رهام جون کار کن (شیوه های تقویت هوش فرزتدان )انتشارات با فرزندان
کتاب مقوایی با رگهای تند و اشکال حیوانات بده بهش .....
زود نشوندیش سر سجاده !!!
موفق باشی
نه بابا کنترل تلویزیون دستش بود به مامان بزرگش نیگاه می کرد منم عکس رو دستکاری کردم شد این.
وسایل آموزشی واسش گرفتم.
سلام مامان رهام زیبا
خوبی؟ ماشاءالله به عروسک قشگت.
راستش من به آرش اوائل قطره میدادم و سعی میکردم از روی دندونهاش پاک کنم ولی بعد از یک هفته مرواریدهاش شروع به سیاه شدن کرد. من هم خیلی کار بدی کردم و بهش آن را ندادم فقط مینادکس بهش میدادم که قطره آهن هم داره ولی دندان را سیاه نمیکنه. :"(
ممنون آرزو جان
ممنون از اظهار لطفتون